کد مطلب: ۶۶۸۷۵۱

با این افکار در معرض افسردگی قرار می‌گیرید؟

بسیاری از روانشناسان معتقدند نشخوار‌های فکری انسان را به ورطه افسردگی می‌کشاند. به همین دلیل آگاهی و شناخث آنها مهم است. اگر شما هم درگیر این افکار پوچ و بیهوده هستید این گزارش برای شماست.

به گزارش مجله خبری نگار، «بعد از یک روز سخت کاری به خانه برگشت. چند ساعتی استراحت کرد. به آشپزخانه رفت و یک قهوه دم کرد تا عصر آرامی را بگذراند. قهوه را در فنجان ریخت و شکلات تلخی کنارش گذاشت. روی مبل نشست. کنترل تلویزیون را برداشت. چند کانال را عوض کرد. یک برنامه گفتگو محور که چندان هم برایش جذاب نبود را انتخاب کرد. کنترل را زمین گذاشت. دست‌هایش را پشت گردنش قرار داد و با آرامش منتظر بود قهوه‌اش خنک شود.

ناگهان ذهنش به هفته گذشته رفت. همان روزی که به همکارش رو انداخت تا ۱۵ میلیون پول قرض بگیرد. اما همکارش این پول را نداشت. دائم این فکر در سرش رژه می‌رفت «چرا به او رو انداختم؟» «نکند الکی به من گفت که این پول را ندارد» و... این فکرهایش تا شب ادامه داشت.»

با این افکار در معرض افسردگی قرار می‌گیرید؟

افکار منفی با نشخوار ذهنی فرقی دارد؟

در گزارش قبل درباره این غول بی‌شاخ و دم که افکار ما را چنگ می‌زند، رها نمی‌کند و جان و روح ما را خسته می‌کند؛ گفتیم. صدای ذهن ما با افکار منفی عجیبن است. 

نشخوار فکری در واقع همان افکار منفی است که هر لحظه فکر فرد را درگیر می‌کند. مهم‌ترین تفاوتش با افکار منفی وقت‌گیری و هرلحظه و در ذهن ماندن است. در این شرایط فرد همه چیز را رها کرده و فقط فکر می‌کند. اما در افکار منفی ذهن همیشه درگیر نیست. مثلا اگر فردی شخصی را دوست نداشته باشد، طبیعتا همیشه فکرش درگیر نیست. سالومه آقایی روانشناس می‌گوید: «فکر منفی سطحی و گذراست. اما نشخوار فکری هر لحظه فرد را درگیر می‌کند.»

با این افکار در معرض افسردگی قرار می‌گیرید؟

افکار منفی خوب یا بد؟

این افکار تا حد طبیعی و نرمالش خوب است. اما کجا به ضرر ما تمام می‌شود؟ آنجایی که در نهایت خوشحالی تجربه‌شان می‌کنیم. وقتی همه چیز آرام است گوشه ذهن ما می‌گوید «مگر می‌شود همه چیز همینقدر خوب باشد حتما یک جای کار می‌لنگد.» این افکار و تجربه‌های تلخ گذشته و ترس‌ها در یک دور باطل در ذهن ما مرور می‌شود تا لذت در حال زندگی کردن را از ما بگیرد. 

خطر این خورنده مغز جایی بیشتر می‌شود که روانشناسان معتقدند این افکار باعث افسردگی می‌شود. به گفته آقایی، اگر نشخوار ذهنی ادامه پیدا کند، فرد را دچار اختلالاتی مانند افسردگی می‌کند. تا جایی که حتی ممکن است افکار خودکشی سراغش بیاید.»

با این افکار در معرض افسردگی قرار می‌گیرید؟

این نشخوار‌ها به خودی خود افسردگی نمی‌آورد. اما تکرار دائم افکار منفی شکست‌ها، ناامیدی‌ها، ناتوانی‌ها؛ انگیزه و عزت نفس را برای ادامه زندگی کاهش می‌دهد. تا جایی که این افکار منفی قدرتمند شده و دیگر قابل کنترل نیستند.

سوزان نولن هوکسما استاد روانشناسی و از پیشگامان مطالعه در این زمینه، معتقد است «ذهن مدام رویداد‌های منفی گذشته، مشکلاتی که در حال حاضر دارید یا اتفاقات بدی که منتظرید در آینده رخ دهد را مرور می‌کند. اگر شما نتوانید آنها را رها کنید و دائم در ذهن‌تان تکرار و تحلیل کنید این افکار و خاطرات بد شما را از بین خواهد برد. در صورتی که برای حل مشکل یا افزایش کنترل‌تان بر موقعیت، کاری از دستتان برنمی‌آید.»

رابطه افسردگی با نشخوار فکری یک‌طرفه است. یعنی فرد افسرده لزوما بخاطر اورتینکینگ دچار افسردگی نشده ولی فردی که اسیر این نشخوار است در موارد حاد به افسردگی و وسواس مبتلا می‌شود.

با این افکار در معرض افسردگی قرار می‌گیرید؟

چطور بفهمیم اسیر نشخوار شده ایم؟

ممکن است شما با خواندن این مطالب این سوال به ذهنتان خطور کند که آیا دچار نشخوار فکری هستید یا نه؟ با یک مثال برایتان توضیح می‌دهیم. تصور کنید موضوع مهمی در زندگی شما مثل خواستگاری و ازدواج مطرح شده است. طبیعتا شما به این موضوع زیاد فکر می‌کنید. دائم ذهن شما درگیر پرسش و پاسخ از کیس مدنظرتان است. به سوالاتی مثل «آیا مورد مناسبی هست یا نه؟» و... فکر می‌کنید. به گفته آقایی اختلاف نشخوار ذهنی با افکار عادی در زندگی در «پیدا کردن راه‌حل و نتیجه است.»

با این افکار در معرض افسردگی قرار می‌گیرید؟

نشخوار ذهنی به راه‌حل نمی‌رسد و فرد فقط در دور باطل فکر کردن گیر می‌کند. این روانشناس در اینباره می‌گوید: «فرد اگر پنج روز هم فکر کند راه‌حل پیدا نمی‌کند. اما افکار معمولی دنبال راه‌حل می‌گردد و وقتی پیدا شود دیگر به آن فکر نمی‌کنیم.»

با این افکار در معرض افسردگی قرار می‌گیرید؟

حالا راهکار

بیکار نمانید. ذهن خود را درگیر کنید. اگر دچار این دور باطل شدید کار‌های ذهنی انجام دهید. مثلا ظرف شستن و کار‌های خانه را انجام ندهید. چون مهم است که ذهن‌تان درگیر شود. آقایی می‌گوید: «در این زمان با عزیزی تلفنی صحبت کنید، فیلم ببینید. کتاب بخوانید. جدول حل کنید. بازی‌های فکری انجام دهید.»

قدم بعدی این است که دایره دوستان و اطرافیانتان را بررسی کنید. اگر آدم‌های منفی‌باف، پرتوقع و افسرده هستند معاشرتتان را کم کنید. به سمت افراد شاد بروید. کسانی که کمالگرا نیستند و واقع بین‌اند.

زمان استفاده از فضای مجازی را به حداقل برسانید. به گفته این روانشناس «گاهی اوقات ممکن است مسائلی در این شبکه‌ها ببینید که شبیه مشکلات خودتان باشد و بیشتر ذهنتان را درگیر کند.»

افکارتان را یادداشت کنید. این کار باعث نظم پیدا کردن ذهنتان می‌شود. به عقیده روانشناسان یادداشت کردن افکار باعث می‌شود «این روح سرگردان از ذهنتان خارج شود.».

اما مهم‌ترین راه رهایی از این افکار بی‌دست و پا، خودآگاهی است. از آنجایی که در گزارش قبل اشاره کردیم؛ اگر به خودآگاهی برسید «با یک تلنگر خودتان را از چرخه افکار منفی خارج می‌کنید.» حواستان باشد که بهترین کار در مسیر رسیدن به این موضوع؛ مراجعه به روانشناس و مشاور متدین و مجرب، است. زیرا او بهتر کمکتان می‌کند.

با این افکار در معرض افسردگی قرار می‌گیرید؟

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر